جدول جو
جدول جو

معنی آیین بندی - جستجوی لغت در جدول جو

آیین بندی
آذین بندی، زینت کردن در و دیوار دکان و کوچه و بازار در روزهای جشن و شادمانی، آذین زدن، آذین نهادن، آذین بستن، آیین بندی، چراغانی
تصویری از آیین بندی
تصویر آیین بندی
فرهنگ فارسی عمید
آیین بندی(نَ / نِ بَ)
آذین شهر. شهرآرای هنگام قدوم شاهی یا بزرگی یا جشن و سوری
لغت نامه دهخدا
آیین بندی
آذین شهر شهر آرای هنگام قدوم شاهی یا بزرگی یا پیش آمدن جشن و سوری
فرهنگ لغت هوشیار
آیین بندی((بَ))
آراستن شهر هنگام جشن و شادمانی یا برای ورود شخص بزرگی
تصویری از آیین بندی
تصویر آیین بندی
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

زینت کردن در و دیوار دکان و کوچه و بازار در روزهای جشن و شادمانی، آذین زدن، آذین نهادن، آذین بستن، آیین بندی، چراغانی
فرهنگ فارسی عمید
تقسیم زمین یک مزرعه به قسمت های مختلف که هرسال قسمتی از آن کاشته شود و قسمت دیگر خالی و بیکار بماند تا استعداد پیدا کند
فرهنگ فارسی عمید
(نَ / نِ بَ)
آینه بندان
لغت نامه دهخدا
(یِ نَ / نِ بَ)
آینه بندان
لغت نامه دهخدا
(خَ)
شهرآرای
لغت نامه دهخدا
تصویری از آذین بندی
تصویر آذین بندی
زینت و آرایش کردن دکانها و بازارها در ایام جشن و شادمانی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آیینه بندی
تصویر آیینه بندی
آیینه بندان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آینه بندی
تصویر آینه بندی
آیینه بندان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آذین بند
تصویر آذین بند
شهر آرای
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آیین مند
تصویر آیین مند
رسمی
فرهنگ واژه فارسی سره
آیین، آیینه بندان، آیینه بندی، جشن، چراغانی، شهرآرایی
فرهنگ واژه مترادف متضاد